سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ـ در توصیف قدرت خدای سبحان ـ :اوست که آفریده هایش را در دنیا ساکن کرد و پیامبرانش را به سوی جنّ و انس فرستاد تا برایشان پرده از دنیا برگیرند [امام علی علیه السلام]
یادداشتهای 3 سینماتوگراف
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
ما به تایلر ایمان داریم!

امیر موسوی :: شنبه 85/8/6 ساعت 10:49 عصر

نوشتة کیت تافلینگ ((Keith Toffling

ترجمة مهدی عزیزی 

    « به میمون‌هایی فکر کن که پرت شدن تو فضا؛ بدون مرگشون  زجر کشیدنشون و قربانی شدنشون، ما نمی تونستیم هیچی داشته‌ باشیم.» ( جمله های داخل گیومه از کتاب «باشگاه مبارزه» (Fight Club) نوشتة چالاک پالانوئیک است)

    اینا حرفای تایلر داردنه (Tyler Durden) می پرسید تایلر کیه؟ یه مرد سفید پوست آمریکایی که تلفنش رو جواب نمی‌ده و فکر میکنه زندگی خیلی با ارزش تر از اونیه که بخوایم با انجام کارهایی که ازشون متنفریم هدرش بدیم، تا آشغالایی بخریم که بهشون نیازی نداریم.

    تایلر یکی از بی‌نظیر ترین کاراکترهایی است که تا حالا خلق شده و بی‌همتا بودنش رو فقط به یه شکل می شه توضیح داد: با اصرارش برای انجام کارهای خلاقانة ناهنجار. این سه تا کلمه تمام فلسفة تایلر رو تو خودشون جا دادند : شرارت (mischief) انهدام (maghem) و صابون !

    اون معمولا آخر شبا کارای متنوعی انجام می ده که آپاراتچی سینماهای خانوادگی بودن رو از همه بیشتر دوست داره. این کار رو دوست داره چون با گذاشتن یه فریم از فیلم های پورنو داخل فیلم در حال پخش از واکنش های حسی ناخودآگاه تماشاچی‌ها معدل گیری می‌کنه. با این کار تماشاچی‌ها فقط یه تصویر گذرا در یک سی ام ثانیه می بینند، پس وقتی شنبه شب پدر مادرا بغل دست بچه هاشون نشستند و دارن بامبی رو تماشا می کنند حسابی کلافه می شند اما خب کاری هم از دستشون بر نمی آد، « اونا چیزایی می‌بینند ولی نمی‌فهمند چیه » علاوه بر این تایلر توی یه رستوران لوکس به عنوان گارسون کار می‌‌کنه و اونجاست که توی سوپ مشتری ها ادرار می کنه، بشقاب‌ها رو دو به دو کنار هم می ذارن شما هم اصلا متوجه نمی‌شین.

    تایلر همچنین سرپرست یه گروه زیر زمینی به اسم باشگاه مبارزه است ( Fight Club) که دقیقا همون چیزیه که از اسمش می‌شه فهمید: یه دسته از مردها که دور هم جمع شدن تا با هم مبارزه کنند. این دعواها توی زیر زمین یه کافة شبانه انجام می‌شه که حال و هواش من رو یاد زندون‌های زیر زمینی می اندازه با نور کم و بوی عرق و خونی که توی فضا پیچیده.

    بعد از گذروندن یه شب تو باشگاه مبارزه همه چیز تو دنیای واقعی بی‌اهمیت میشه. دیگه هیچ‌چی نمی‌تونه تو رو تحقیر کنه و در کل زندگی راحت‌تر می‌شه. همه قبل از اینکه به باشگاه مبارزه بیان ماهیچه‌هاشون مث خمیر کلوچه پزی شل و وله ولی بعد یه مدت توی باشگاه از چوب هم سفت تر میشن.

    وقتیکه اعضای باشگاه زیاد شدن تایلر بهشون اجازة فعالیت‌های بیرون باشگاه رو می ده که خودش اسمش رو گذاشته: تمرین اراده! این تمرین های اراده یعنی مبارزه کردن با مردم.

    « اگه هم بتونی بدترین دشمن خدا باشی، هم هیچی، کدوم رو انتخاب می کنی ؟» اگرچه این سوال شما رو زیاد به فکر نمی‌اندازه ولی یکی از بی شمار نظرات اون نسبت به خدا است. تایلر در مورد خدا و مذهب خیلی بدبینه. و حاضر نیست در هیچ شرایطی دنبال خدا باشه. در حقیقت اون از مردمی که افتادن تو دام مذهب متنفره. « لعنت به گمراهی مرد. لعنت به رستگاری، ما بچه های خداییم پس بذار همین جوری باشه» من با این قسمت از حرف های تایلر موافقم چون محتوای منطقی داره هر چند لحنش خیلی شدیده. کی اهمیت می ده اگه ما ظاهرا گمراه بشیم. سرنوشت ما مقدر شده‌اس پس بهتره از زندگی نهایت استفاده رو ببریم.

    اگه تصادفا تایلر رو تو خیابون ببینی نمی‌تونی از ظاهرش بفهمی چه‌قدر اطلاعات در مورد بمب‌های دست ساز داره. من واقعا غافلگیر شدم وقتی فهمیدم اون با ترکیب لوازم خونه می تونه چاشنی سلاح های کشتار جمعی بسازه.

    اون با یکی از دوستاش دزدکی به کلینیکای لیپوساکشن میره و کیسه های حاوی چربی زائد مردم رو کش می رن چربی هایی که از بدن ثروتمند ترین مردم آمریکابیرون کشیده شدن ، پولدارترین و چاق‌ترین مردم دنیا!

    تایلر چربی‌ها رو می‌جوشونه و بهشون قلیا اضافه می‌کنه و در نهایت صابون می سازه « با یه مقدار صابون می‌تونی دنیا رو بترکونی » اون خودش فروشندة صابون های شرکت صابون سازی خودشه و محصولاتش رو جعبه‌ای بیست دلار به یه فروشگاه محلی می‌فروشه و در واقع چربی‌های زن‌های چاق رو دوباره بهشون برمی‌گردونه.

    تایلر دشمن درجه یکه مصرف گرایی‌اه. متقاعدم کرده من با لباسایی که می پوشم یا موجودی بانکیم تعریف نمی شه یا ماشینی که سوار می‌شم. اما من همون چیزی‌ام که می خوام باشم همون قدر که درک می کنم.

یه بار دیگه حرفای تایلر از دهن من بیرون می آد !

اگر بتونی با یه شخصیت تاریخی مبارزه کنی، اون کی می تونه باشه؟ شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا. آبراهام لینکلن اولین انتخاب تایلره. اگه من حق انتخاب داشتم دوست داشتم با ناپلئون کبیر مبارزه کنم می خوام جلوی سربازاش روشو کم کنم و فکش رو پایین بیارم.

    حرفای تایلر تاثیر گذارن؛ شما بعد از شنیدنش سوال هایی از خودتون می پرسین که تا حالا نپرسیدین.

بعد خوندن این صفحه از خودتون می پرسین: امروز چی یاد گرفتم؟ و من شما رو با یکی دیگه از حرفاش تنها می ذارم : « این که خودتو به خریت بزنی ، دلیل نمی‌شه که واقعا خر باشی!»

از سایت www.chuckpalahniuk.net

ما به تایلر ایمان داریم


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

451
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
یادداشتهای 3 سینماتوگراف
امیر موسوی
Link to Us!

یادداشتهای 3 سینماتوگراف

Hit
مجوع بازدیدها: 3120 بازدید

امروز: 5 بازدید

دیروز: 0 بازدید

Archive


زمستان 1385
پاییز 1385

Submit mail