سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ کس به لاغ نپرداخت جز که اندکى از خرد خود بپرداخت . [نهج البلاغه]
یادداشتهای 3 سینماتوگراف
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
451

امیر موسوی :: پنج شنبه 85/12/3 ساعت 11:57 عصر

آنها پشت به آینه می ایستادند

 

همیشه رسم بر این بوده است که یک مکتب هنری یا ادبی یا فلسفی را دیگران نامگذاری کنند یعنی یک سری آدم یک کارهایی می کنند، کتاب مینویسند، شعر میگویند، نقاشی می کشند و فیلم میسازند و بعدها یک سری آدم دیگر پیدا می شوند و نامی به آنها میدهند و از آن پس با آن نام شناخته میشوند؛ اما در اوایل قرن بیستم دو جنبش هنری مشهور پیدا شدند که نامشان را خودشان انتخاب کردند: دادائیسم و سورئالیسم .

معروف است که دادائیست ها کتابی را به هوا پرت کردند وبا حروف اول کلماتی که در صفحه باز شده کنار هم ردیف کردند کلمه دادا را اختراع کردند. دادائیسم بر واکنش منفی هنرمندان آن روزگار به جنگ جهانی اول استوار بود. سورئالیستها هم خودشان این اسم را برای خود انتخاب کردند اما نه با این روش هرج و مرج_ گرایانه.

 

درباره آندره برتون

در تاریخ ادبیات و هنر قرن بیستم نامی وجود دارد که با این دو مکتب عجیب و تاثیر گذار هنری آمیخته است: آندره برتون در سال 1986 در نرماندی به دنیا آمد. درخدمت سربازی بود که جنگ شروع شد و در توپخانه و بهداری خدمت کرد. جنگ تاثیر زیادی بر او گذاشت و او را از لحاظ روحی و فکری متحول کرد.

کار او با زخمی ها و موجی ها باعث آشنایی اش با نظریه های فروید شد. همزمان گیوم آپولنیر را ملاقات کرد و این فکر به سرش زد خود را یک شاعر به حساب آورد. آپولنیر اورا با مکاتب ادبی و هنری آن روزگار آشنا کرد .

سورئالیسم را نویسندگان پدید آوردند. آندره برتون پل الوار  و آراگون که از اعضای مهم دادا ئیست ها در فرانسه بودند در سورئالیسم هم نقش رهبری داشتند .اولین بارقه های جنبش سورئالیسم وقتی شکل گرفت که یکبار آندره برتون در سال 1919 تصویر عجیبی را در ذهنش دید و جمله ای را شنید تصویر محو شد اما جمله ای که شنید را به خاطر سپرد : « پنجره مردی را دو تکه کرده است.» بعد هم چند جمله بی ربط دیگر بدون اراده و ناآگاهانه به ذهنش آمد. برتون با شیوه های روانشناختانه فروید آشنایی داشت و این موضوع باعث شد به این تصاویر خود سرانه ذهنی اجازه دهد آزادانه جولان دهند او این تجربه ها را در مطالبی تحت عنوان «متن خودکار»  می نوشت .این متون خودکار طوری بودند که برای ذهن و قلم نویسنده آزادی زیادی قائل بودند . میشود گفت آنها شورش را در آورده بودند و از تخیل هم فراتر میرفتند.

 

این کلمه از کجا آمد؟

کلمه سورئالیسم از نمایشنامه ای نوشتة گیوم آپولنیر انتخاب شد. عنوان اصلی متن (درام سورئالیستی) بود که در سال 1917 به روی صحنه رفت. در واقع آندره برتون به دنبال اسمی برای جنبشی بود که بعد از افول دادائیسم به راه انداخته بود و به نظرش آمد دوستش آپولنیر بهترین شخص برای این کار است . آپولنیر معتقد بود وقتی انسان می خواست از راه رفتن تقلید کند چرخ را اختراع کرده است و پای مصنوعی را نساخته است. به همین ترتیب هنرمند که می خواهد حقیقت بنیادی هستی را منتقل کند، نه به تقلید کورکورانه از طبیعت بلکه به تخیل متوسل می شود. آپولنیر با برنامه ریزی مرگ خود به ترتیبی که با جشن روز آتش بس مصادف شود به عنوان شخصیت محوری این نهضت اهمیت بیشتری یافت.

نویسندگان آن دوره در نهایت اعتماد به نفس ترتیب مرگ خود را می دادند. حتی مواردی پیدا میشد که کسی تاریخ خودکشی خود را از 10 سال قبل اعلام میکرد. این کلمه به عنوان فراواقعیت است وچیزی جدا از واقعیت و مربوط به تخیل را نشان می دهد. نگارش خودکار، شرح خوابها، روایت در حال خلسه، شعرها و نقاشیهای متاثر از این حالات و تصاویر متناقض نما و رویایی از جنبه های مهم سورئالیسم هستند. سورئالیستها به دنبال تغییر دادن درک ما از دنیا و به این وسیله تغییر خود دنیا بودند.

پس از نگارش خودکار نوبت رسید به شرح رویاها و حرفهای حین خلسه  و پیروی از ادراکات ضمیر نیمه هوشیار و اتکا به نامعقول که اساس سورئالیسم است. این دوران به دوران شهودی مشهور است که معتقد بودند اندیشه برتر از ماده است.

 

سورئالیسم و بقیه هنرها

با اینکه در حال حاضر سورئالیسم ما به یاد دالی و مکاتب نقاشی مدرن قرن بیستم می اندازد اما از 26 امضا کننده اعلامیه سورئالیسم در سال 1925 فقط 3 نفر نقاش بودند. حتی آن زمان در مقاله ها و سخنرانی های سورئالیستها این بحث مطرح بود که آیا سورئالیسم می تواند به هنرهای تجسمی و تصویری راه پیدا کند ؟ اما نخستین نمایشگاه سورئالیستی در همان سال برگزار شد تا این تردیدها را پایان دهد. رنه مگریت، مارسل دوشان و البته سالوادور دالی از مهمترین نقاشان سبک سورئالیسم بودند. نقاشی سورئالیستی هم مانند شعر و ادبیات بر تخیل و آزاد گذاشتن اندیشه استوار بود. بعد از نقاشی فیلم و موسیقی هم از هنر سورئالیستی تاثیر گرفتند . فیلم «سگ آندلسی» اولین فیلم سورئالیستی در سال 1929 ساخته شد. تصاویر متناقض نما خلاف واقع و گاه آزاردهنده از  خصوصیات این فیلم است. در موسیقی هم آنها سکوت طلائی را بسیار می ستودند و موسیقی جاز و بلوز تاثیر زیادی از آنها و دادائیستها گرفته است. معروف است که در یکی از موسیقی های دادائیستی 36 ثانیه سکوت وجود دارد.

 

 

سورئالیسم و سیاست              

آندره برتون در سال 1924 اولین مانیفیست سورئالیسم را منتشر کرد. مانیفیست همان اعلامیه است و این شیوه کار برتون به همراه موضوعاتی که در مورد شورش و آزادی مطرح کرده بود نشان می داد که سورئالیسم مکتبی است که فقط دغدغه های هنری ندارد و سیاست هم از جنبه های مهم آن به شمار می رود. سورئالیستها منتقدان سرسخت عقل گرائی  سرمایه داری و واقع گرائی بودند. آنها در مقالاتشان به رؤسای دانشگاهها و پاپ حمله میکردند. دانشگاهها را متهم می کردند که انسانهایی  را تربیت می کنند که عاجز از درک راز زندگی اند و پاپ را برای دستکاری در روح انسان مورد انتقاد قرارمیدادند. آنها شیفته نظریه انقلاب دائم تروتسکی بودند. آنها اعتقاد داشتند که همیشه باید علیه وضع موجود شورش کرد. شروع جنگ جهانی دوم و پس از آن سقوط پاریس عملاً به این هنرمندان نشان داد که دیگر نمی توانند با رویا و دیوانگی سرگرم باشند و مجبورند با هوشیاری و اراده آن هم ارادة آهنین به مبارزه بپردازند. از این به بعد پیشگامان سورئالیسم به 3 دسته تقسیم شدند آنها که در برابر فاشیسم جبهه گرفتند و دست به مبارزه زدند مثل پل الوار. آنهایی که به آرمان انقلابی خیانت کردند و به سرمایه داری یا فاشیسم روی آوردند مثل دالی؛ و آنهایی که مدعی پاسداری از سورئالیسم اصیل شدند مثل برتون. برخی مرگ سورئالیسم را در شروع جنگ جهانی دوم و بعضی در مرگ برتون می دانند. اما آثار سیاسی و اجتماعی این مکتب حتی تا جنبشهای دانشجویی 1968 فرانسه هم دیده شده است.

 

مانیفست سورئالیسم

_ما کاری با ادبیات نداریم اما اگر لازم باشد مثل هر کس دیگر میتوانیم از آن استفاده کنیم.

_سورئالیسم نه یک وسیله بیان جدید است نه چیزی ساده تر. وسیله ای است برای آزاد سازی مطلق ذهن  و امثال آن.

_ما مصمم به ایجاد انقلاب هستیم.

_ما کلمه سورئالیسم را با کلمه انقلاب در یک ردیف قرار مید هیم.

_ ما ادعای تغییر چیزی از اشتباهات انسان را نداریم، فقط میخواهیم نشان دهیم که چه افکار سستی دارد و خانه اش را روی چه خاک پوکی ساخته است.

_این اخطار رسمی را توی صورت جامعه پرت میکنیم هر قدر هم که از نابرابریهایش و از حرکتهای غلطش دفاع کند ما هدف خود را گم نمی کنیم.

_ما در شورش تخصص داریم اگر لازم شود هیچ کاری نیست که ما قادر به انجامش نباشیم.

 

 


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

451
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
یادداشتهای 3 سینماتوگراف
امیر موسوی
Link to Us!

یادداشتهای 3 سینماتوگراف

Hit
مجوع بازدیدها: 3098 بازدید

امروز: 0 بازدید

دیروز: 0 بازدید

Archive


زمستان 1385
پاییز 1385

Submit mail